پاسخ به مقاله نقدی بر سریال طفلان مسلم(ع)

9 بهمن 1387 ساعت 8:57

یکی از خوانندگان در قسمت نظرات به مطلب «نقدی بر سریال طفلان مسلم(ع)» مطلبی به تحریریه پایگاه اطلاع‌رسانی خیمه ارسال کرده است.


در پی درج مقاله "نقدی بر سریال طفلان مسلم" یکی از مخاطبان پایگاه اطلاع‌رسانی خیمه مطلب زیر را ارسال کرده است.

اما پاسخ چند شبهه مربوط به قضیه طفلان مسلم
1-درست است که ابی‌مخنف اولین مقتل و معتبرترین آنها را نوشته و در این مسیر تلاش‌های زیادی انجام داده است. ولی اگر بنا باشد که ما درصدد انکار وقیعی که او نقل نکرده برآییم باید دو شرط زیر را خواه‌ناخواه بپذیریم:
الف: ابی مخنف سوگند یاد کرده باشد که قصد جمع آوری تمام وقایع از چندین سال جلوتر از عاشورا تا چندین سال بعد از آن را - که مرتبط با عاشورا باشد - داشته است؛ به خصوص آن که قضیه طفلان مسلم یک قضیه در کنار مسائل عاشورا است.

ب: وی دانا به همه وقایع بوده و هیچ مطلبی هم از قلمش نیفتاده باشد و در این راه اشتباهی هم نکرده باشد؛
می بینیم که مدعای فوق مستلزم شروطی برای شخص ابی مخنف است که اگر خود او اینجا بود از آن ها تعجب می کرد.

اصولا هیچ تاریخ نویسی ادعا نکرده که تمام تاریخ را بلد است و قصد جمع آوری همه آن را در یک کتاب دارد؛ البته نباید فراموش کرد که داستان طفلان مسلم در مقابل فاجعه عاشورا آنقدر کوچک است که ممکن است ابی مخنف ضمن اطلاع از آن، لزومی برای نقل آن ندیده باشد.

پاسخ تیتر دوم شبهه
2-این که مطرح کننده سخن برای اثبات سخن خود به تواریخ قرن دوم تا چهارم خصوصا طبری استناد می کند خود دلیلی واضح بر عدم صحت سخن اوست.

چرا که شیعه در اثبات وقایع تاریخ دست به دامن احادیث اهل بیت(ع) می شود و این نعمت گرانقدر را در رتبه ای غیر قابل مقایسه با تواریخ این و آن می داند؛ وقتی در احادیث سخن از چنین واقعه ای است یک محقق باید در برابر آن زانو زده بپذیرد نه آن که در مقابل به تواریخ فرقه عامه اشاره کند آن ها را در رتبه ای بالاتر قبول کند و ناگفته نماند که هرچه در بند اول گفتیم - بر فرض عدم عناد برخی مورخان در نقل چنین قضیه ای - نقل نشدن آن در برخی کتب تاریخی دلیلی بر عدم ان نیست.

البته جای شگفت اینجاست که طراح سخن خود نقل کرده که در تاریخ طبری شهادت دو طفل جعفر آمده؛ که خود این مطلب می تواند دلیلی دیگر بر اثبات قضیه طفلان مسلم باشد؛ به این گونه که بگوییم طبق تاریخ طبری شهادت دو طفل جعفر مسجل و قطعی است.

پس از این منبع این مطلب فهمیده می شود که اصل شهادت دو طفل برقرار است و می توان اشخاص آن را به کمک دیگر منابع که باز شهادت را برای دو طفل قطعی می دانند بررسی کرد.

نتیجه آن که بند دوم خودش را نفی می کند چون بالاخره در این قرون به شهادت دو طفل بعد از واقعه عاشورا اشاراتی شده است.

پاسخ به تیتر سوم
جای تعجب اینجاست که طراح سخن محکمترین دلیل بر اثبات واقعه طفلان مسلم را با یک کلمه شفاهی دور انداخته و هیچ عنایتی به آن نکرده است؛ گویا که صدوق فردی عادی بوده که به رمان و داستانسرایی علاقه وافری داشته است؛ ظاهر قضیه هم چنین می نماید که طراح محترم چنین ذهنیتی نسبت به شیوخ بزرگوار شیعه داشته است.

آنجا که ابی مخنف چنین قضیه ای را نقل نکرده چشم او تیزبین می شود و اینجا که اجل اصحاب امامیه همگی متفقند و علامه بزرگوار مجلسی و محدث قمی نیز به متابعت از آن ها این قضیه را پذیرفته و نقل کرده اند با یک کلمه که شفاهی است کنار گذاشته می شود.

باید از طراح محترم سوال کرد که آیا ایشان توقع داشته اند واقعه طفلان مسلم شبیه احادیث بیان شود؟ آنچه مسلم است این یک ماجرا و ظلمی بوده که اتفاق افتاده و مردم و به خصوص بزرگی از اهل کوفه هم نقل کرده و اجل اصحاب به متابعت از او نقل کرده اند.

این مطلب یک تفاوت ماهوی با نقل احادیث معصومین توسط اصحاب دارد و آن این که احادیث توسط معصوم بیان شده و اصحاب حاضر سریع مکتوب می کردند.

اما این یک واقعه است که بر سر زبان ها بوده و نکته مهم اینجاست که جز ابی محمد - شیخ کوفه - از کجا معلوم که بقیه سلسله راویان این قضیه را مکتوب نکرده بودند؟ و از کجا معلوم که صدوق شفاهی نقل کرده است؟ به سند واقعه دوباره نگاه می کنیم.

متن دقیق سند از کتاب بحار چنین است:
(( ابی، عن علی ، عن ابیه، عن ابراهیم بن رجا، عن علی بن جابر، عن عثمان بن داوود الهاشمی، عن محمد بن مسلم، عن حمران بن اعین، عن ابی محمد شیخ لاهل الکوفه قال: لما . . ))
در این سند واقعه که از امالی صدوق نقل شده فقط شیخ کوفه شفاهی گفته و نه صدوق که باید این گونه باشد!

پاسخ به تیتر چهارم
حرف عجیب دیگری که به نظر می رسد بنیان واقعه طفلان مسلم را محکمتر می کند ولی طراح در جهت انکار واقعه نقل کرده سن این واقعه در مناقب خوارزمی است و اشتباهی که در آن به جای طفلان مسلم گفته اند طفلان جعفر.

گویا طراح محترم سخن نمی داند که اشتباه در نقل جزئیات یک واقعه علاوه بر آن که کلیت آن را نفی نمی کند بلکه شاید دلیلی بر محقق شدن آن واقعه نیز باشد.

البته اگر هیچ دلیلی بر اثبات واقعه ای وجود نداشته باشد مگر یک نقل با جزئیات غلط آن وقت جای شک و تردید دارد که آن واقعه بوده یا نه؟ حالا اگر به جز این دلیل دلایل دیگری هم باشد دیگر ما هرگز نمی توانیم در شک خود باقی بمانیم بلکه باید بگوییم که اصل قضیه برقرار است ولی مورخان در نقل جزئیات اشتباه کرده اند.

اما ببینید که طراح از چه ادله سستی می خواهد این حقیقت تاریخی را انکار کند؛ نتیجه آن که در این نقل مناقب باز شهادت دو طفل اشاره شده ولی با این تفاوت که به اشتباه آن ها را فرزندان جعفر نامیده اند نه مسلم.

پاسخ به تیتر پنجم
ابتدا متن تیتر که گویا طراح برای اثبات سخن خود شماره کم آورده و برای آن عدد 5 را در نظر گرفته است. ایشان می گوید:
(( 5- مرحوم علامه مجلسي در قرن 12 نيز به قضيه طفلان مسلم به نقل از شيخ صدوق پرداخته است. ))
گویا ایشان توقع داشته علامه مجلسی در قرن دوازده از خودش واقعه طفلان مسلم را نقل کند!!!

پاسخ تیتر ششم
برای این تیتر هم که برمی‌گردد به سخن محدث قمی، متن کامل شیخ عباس قمی این است:
((مؤلف گويد: كه شهادت اين دو طفل به اين كيفيت نزد من مستبعد است لكن چون شيخ صدوق كه رئيس محدثين شيعه و مروج اخبار و علوم ائمه عليهم السلام است آنرا نقل فرموده و در سند آن جمله‌اي از علماء و اجلاء اصحاب ما واقع است لاجرم ما نيز متابعت ايشان كرديم و اين قضيه را ايراد نموديم. والله تعالي العالم ))

1- صحبت از انکاری در میان نیست.
2- چیزی که برای محدث قمی دور از ذهن آمده کیفیت شهادت این دو طفل است و نه اصل شهادت.
3- تازه به هر دلیلی که ایشان در نزد خود داشته اند - در باب کیفیت شهادت - نقل ابن بابویه را در نهایت بر دلیل خود غلبه داده و پذیرفته اند که اینچنین بوده چون سلسله روات از اصحاب گرانقدر اهل بیت(ع) هستند.
پس از سخن محدث هیچ انکاری برنمی‌آيد!


کد مطلب: 4992

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/interview/4992/پاسخ-مقاله-نقدی-سریال-طفلان-مسلم-ع

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir